کادوس آوا: یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ساعت ۵ عصر با حضور چهرههای مطرح هنر و ادبیات گیلان و با سخنرانی دکتر علیرضا نیکویی، محقق و استاد دانشگاه و شعرخوانی علیرضا پنجهای، شاعر، روزنامهنگار و منتقد ادبی برگزار شد. در این نشست ابتدا ستار جانعلیپور که مدیریت جلسه را برعهده داشت، به حضار خیر مقدم گفت و برگزاری چنین جلساتی را پس از افول پاندمی کرونا مغتنم شمرد. سپس از دکتر نیکویی دعوت به عمل آورد تا پیرامون موضوع نشست ایراد سخنرانی کنند.
نیکویی در ابتدای جلسه هدف اصلی سخنرانی را بررسی گفتمانی ظهور و افول و به حاشیه رانده شدن یا حذف گفتمانی برخی منتقدان از آرشیو نقد ادبی کنونی ایران دانست.
این محقق سپس با اشاره به اینکه نادیده گرفتن گستره نقد و ندیدن سرشت شبکهای و لحاظ نکردن درگیری نقد با موقعیتها و مسائل، نهایتاً به بحران نقد و کلیشهشدگی و ضعف و فتور آن منجر میشود افزود: «نه تنها دانشجویان و نسل جوان که حتی میانسالان و سالخوردگانِ مشتاق و جستوجوگر نقد ادبی، بسیاری از منتقدان پیشین را یا اساساً نمیشناسند و از نوشتههای متعدد و موثر آنها بیخبرند و یا به دلایل مختلف آنها را از یاد بردهاند.»
در ادامه به اسامیای چون حسن هنرمندی، مجید نفیسی، آذرنفیسی، مصطفی رحیمی، نجف دریابندری، مرتضی کیوان، احسان طبری، شاهرخ مسکوب، جمشید مصباحیپور ایرانیان اشاره کردند و بیان داشتند که دهها نام دیگر هم وجود دارند که غالباً به گوش نسل امروز بیگانه است و اگر برخی چون قاسم هاشمینژاد، محمدرضا اصلانی، شمیم بهار و یا مصباحیپور گاهگاهی مجدداً و موقتاً بر سر زبان میافتند، دلیل بر بازیابی حافظه تاریخی نقد ادبی نیست و دلایل دیگر دارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به کسانی چون نوری علاء، غلامحسین یوسفی، بهرام مقدادی، عبدالعلی دستغیب، محمد حقوقی بیان داشت که اگرچه تا دهه هشتاد نامشان بر سر زبانها بود بتدریج از دَور خارج میشوند. «منظور این است که در نظام ارجاعدهی و استناد روز به روز کمرنگتر و رنگپریدهتر میشوند. اگر هم گاهگاهی یادی از آنها میشود بخاطر کنشمندیهای اجتماعی، یا بزرگداشتها و یادآوریهای گذار است.»
نیکویی در ادامه با اشاره به اینکه طبعاً با این روند، دراندک زمانی خود منتقدین امروز هم دچار همین فراموشی و حذف از آرشیو و تاریخ نقد خواهند شد افزود این ازیادرفتن نقد و منتقدان پیشین، زمینهها و ریشههایی دارد. منتقد امروز باید بداند که نقد او نیز امری است تاریخی یعنی در بطن پیوستاری از گسستها رقم میخورد. «این مساله چنان فراگیر شده است که حتی در نقد دانشگاهی به نوشتهها و نقدهای استادان نسل گذشته نزدیک، کمتر توجه و استناد میشود. برای نمونه امروزه ارجاع به آثار غلامحسین صدیقی، عبدالحسین زرینکوب و حتی شفیعی کدکنی کمتر به چشم میخورد.»
دکتر نیکویی در ادامهی بحث با اشاره به اینکه اساساً نباید در بازار نقد، همواره توقع شکل خاصی از نقد را داشت افزود: «جریان طبیعی نقد به حسب تنوع موقعیتها ، منظرها و رهیافتها و گفتمانها و طیف مخاطبان، مقتضی گونههای نقد از ضعیف تا قوی، از خنثی تا مرامی و ایدئولوژیک، از ناروشمند تا روشمند؛ و از دانشگاهی تا غیر(برون) دانشگاهی است.»
این محقق دلیل به حاشیه رانده شدن و فراموشی یا محو شدن از نقشهی نقد را آرشیوسازی گفتمانی (تحلیل گفتمانی)، تحولات ذوقی و تغییر ذائقه زیباییشناختی، سلطه نوعی از نقد در نظام دانشگاهی (که خود برآمده از نوعی سیاست وزارتی، و نظام بوروکراتیک و تشویق و تهدید است)، تکانههای تند سیاسی و اجتماعی، تحول پارادایمی، تحول زبان و ترمینولوژی (اصطلاح شناسی) نقد و تفاوت ابژهی نسلی برشمردند.
این منتقد در ادامه با اشاره به اینکه تحولات سیاسی موجب تغییر گفتمانی (Discoursvie shift)، تعدد گفتمانها، تغییر ذائقه زیباییشناختی و آشنایی وسیع با نظریهها و نقد غربی میشوند بیان داشت: «با تغییر ذائقه (به معنای بوردیویی کلمه) میدان، عادتوارهها و سرمایهها متحول میشوند و مخاطبان و زبان و سبکهای جدید شکل میگیرند، طبعا منتقدانی با شرایط جدید هماهنگ میشوند و عدهای بنابر مواضع سیاسی یا ایدئولوژیک یا چشم اندازهای زیباییشناختی، از همراهی سرباز میزنند.»
سپس نیکویی با تمرکز بر دهه چهل و دهه هفتاد میافزاید که در این دوره هم شاهد تحولات سیاسی و فرهنگی بودیم و هم شاهد سرریزشدن «نظریههای غربی» درباب ادبیات و شعر و داستان و نقد از رهگذر ترجمه. «این امر سبب شد تا مفاهیم و مسائل جدیدی در فضای نقد شکل بگیرد و نقدهای جدیدتر، از نقدهای سنتی یا نیمه سنتی ـ نیمه مدرن فاصله بگیرند. درنتیجه ابژه نسلی و زبان و مخاطبان نقد، عوض شدند.»
سپس این محقق با نگاهی به مجلات دانشگاهی بیان داشت که این مجلات بسیار معدود بودند و تا قبل از دهه هشتاد هرگز میداندار نقد ادبی نبودند و عمدتاً به مباحث ادبی و شرح و تفسیر و تصحیح و زندگینامه و تطبیق و ترجمه میپرداختند. «اما از دهه هشتاد ناگهان به تبَعِ سیاست آموزش عالی و تشویق بلکه اجبار به تولید مقالات و رشد چشمگیر مجلات، نقد دانشگاهی بر مبنای نظریههای جدید (که از دهه هفتاد با کتاب ساختار و وتاویل متن و دیگر کتب و مقالات و سخنرانیها طرح شده بودند) رواج یافت تا آنجا که امروزه کمتر مقالهای دیده میشود که ملتزم به نظریه و نقد غربی نباشد. طبیعتاً چنین فضایی، بسیاری از نقدهای چنددهه گذشته و منتقدانش را به حاشیه میرانَد.»
این استاد دانشگاه با اشارهی دوباره به دهه هفتاد بیان داشتند که با تالیف کتاب «ساختار وتأویل متن ( بابک احمدی) و طرح نظریههای کسانی چون سوسور، باختین، بارت، دریدا، فوکو،.. و طرح آراء نشانهشناسان، روایتشناسان، روانکاوان، جامعهشناسان، فرمالیستها، ساختارگرایان و پساساختارگرایان و پست مدرنها یکباره فضای نظریه و نقد ادبی دگرگون شد. «از نیمهی دوم دهه هشتاد با سیاست جدید آموزش عالی، دانشگاه¬ها به تولید مقالات علمی- تخصصی درباب نقد روی آوردند و با افزایش مجلات، نوعی از نقد ادبی در ایران شکل گرفت که در عین تاثیرپذیری از فضای عمومی نقد، بسیار با نقد برون دانشگاهی و ژورنالیستی، متفاوت بود. این تفاوت هم در فرمت مقالات و هم در محتوا و شیوه ارجاع و مستندسازی و هم در زبان وسبک و لحن، بوضوح نمایان شد.»
این محقق بهعنوان سخن پایانی با تأکید بر این موضوع که نقد ادبی معاصر ما، برخلاف شیوه و رویه غربیها که مدام بر تاریخ هرچیز تاکید و تأمل دارند، نقد بیگذشته شده است میافزاید: «آنها کتب و مقالات متعددی در تاریخ نقد و تاریخیت نقد دارند ( نمونهاش: تاریخ نقد جدید رِنه وِلک و نیز تاریخ نقد ادبی مفصل کیمبریج و …) ولی ما حتی بسیاری از منتقدان دهههای چهل و پنجاه را نمیشناسیم و اگر هم نامی از آنها برده میشود عملاً در جریان نقد، و نقدِ نقد و برهمکنشیهای جهان نقد حضور ندارند. این بثّ الشکوی، به معنی مرثیهخوانی برای منتقدان و تأیید دیدگاههای انتقادی آنها نیست. اتفاقا رویکرد اصلی ما انتقادی است.»
در پایان جلسه علیرضا پنجهای شاعر و روزنامه نگار چندین شعر منتشر شده از مجموعهی «از خویش میدوم» را خواند و در انتها نیز سه شعر با موضوع کرونا که اخیرا در کتاب آنتولوژی شعر شاعران پارسی با ترجمهی علی عبداللهی در اروپا انتشار یافته را قرائت کرد که مورد تشویق شنوندگان قرار گرفت.
در این نشست دو ساعته چهرههایی چون جواد شجاعیفرد، مزدک پنجهای، دکتر سینا جهاندیده، مهدی ریحانی، کوروش جوانروح، آرمان میرزانژاد، محمد امین برزگر، پیمان نوری، آرش عندلیب، حامد اریب، دکتر مانی سیارمنش، ماهان سیارمنش، سحر یحییپور، سیما کاویانی، مجید دانشآراسته، محمد شاهشمس و … حضور داشتند.