ظهر دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰ مراسم رونمایی از رمان کوتاه « زنی در حاشیه روزنامه » نوشته شبنم بزرگی در خانه فرهنگ گیلان برگزار شد.
مهمان مدعو این مراسم که با حضور اهالی ادبیات استان برگزار شد، محمدرضا صفدری بود. نویسنده مجموعه داستان سیاسنبو در گفتگویی با مجری مراسم، درباره روند نویسنده شدنش، نشر نخستین داستانش در کتاب جمعه به سردبیری احمد شاملو، و تشویق شدن و پی گرفتن داستان‌نویسی صحبت کرد. همچنین نویسنده رمان «من ببر نیستم…» در پاسخ به این پرسش که در دوران دانشجویی با کدامیک از هنرمندان گیلان هم‌دانشگاهی بودید و مراوده داشتید، گفت: «در تئاتر، هنرمندانی چون بهروز بقایی، حسین عاطفی را به یاد دارم و همیشه جویای احوالشان هستم.» نویسنده رمان کوتاه «سنگ و سایه» گفت: البته اکبر رادی استاد من بود و بسیار انسان شریفی بود. هنوز دستخطش را دارم که بر داستانم حاشیه نوشت. گفتگوی محمدرضا صفدری با صحبت‌هایش درباره تجربه نوشتن نخستین داستانش و تشویق نویسندگان جوان خاتمه یافت: «سال ۵۴ یک داستان کوتاه داشتم در زمانی که سپاهِ دانش آموزگار بودم. یک نفری ما را دعوت کرده بود، در چهاردیواری‌ای خشتی غذا می‌خوردیم که آتش گرفت. آن اولین داستانم بود و در اردیبهشت ۵۴ در مجله جوانان رستاخیز چاپ شد.»
بخش دیگر مراسم به خواندن فصل اول رمان کوتاه «زنی در حاشیه روزنامه» توسط نویسنده‌اش اختصاص داشت.
این اثر از ۹ فصل تشکیل شده که در ۱۱۰ صفحه توسط نشر آگه منتشر شده است و سالیان زندگی و ازدواج دختری جوان اهل رشت و مهاجرتش به تهران در حد فاصل سالیان ۱۳۳۱ تا ۱۳۴۱ را در بر می‌گیرد و به بحران زندگی‌اش پس از کودتای سال ۳۲ می‌پردازد.
بخش سوم مراسم به گفته‌های کیهان خانجانی در خصوص موفقیت ادبیات داستانی ایران در خصوص رمان کوتاه و موفقیت کمتر در خصوص نوشتن رمان بلند اختصاص داشت. نویسنده مجموعه داستان «عشقنامه ایرانی» دلایل این موضوع را چنین نام برد: «انقطاع تاریخی، پشتوانه‌ی هزارسال شعر فارسی، نداشتن فلسفه زمان، تفکر الهیاتی به جای تفکر فلسفی، تک‌صدایی بودن، بیرونِ ناآرام نویسنده، داشتن منظومه به جای رُمانس.»
شایان ذکر است در این نشست، موسی علیجانی در بخش ابتدایی اقدام به پیانونوازی و اجرای قطعه‌ی آواز کرد و در بخش پایانی نیز سپند یکرنگ صفاکار (پیانیست) و پوریا حسن‌زاده (خواننده) قطعه‌ی موسیقی‌ای را با عنوان «بهار آمد» اجرا کردند.
در این نشست چهره‌هایی چون مجید دانش‌آراسته، دکتر علیرضا نیکویی، دکتر سینا جهاندیده، دکتر مختار جباری، دکتر فرشید حقی، ازاده بیزارگیتی، محمد اکبری، شاهنده سبحانی، موسی علیجانی، جلال رنجبر و… حضور داشتند.
در یکی از بخش های برنامه نیز از «محسن نعمت خواه» نقاش پیشکسوت گیلانی و از موسسان خانه فرهنگ گیلان که نقاشی جلد این کتاب، از آخرین کارهای اوست تقدیر و تشکر انجام پذیرفت و محسن نعمت خواه نیز اصل نقاشی جلد را به یادگار تقدیم نویسنده کتاب کرد.
بر پشت رمان کوتاه «زنی در حاشیه روزنامه» در باره نویسنده‌اش چنین آمده است: شبنم بزرگی متولد ۱۳۶۳ رشت است و مدرس ادبیات انگلیسی دانشگاه گیلان. از تألیف‌های اوست: «خوانش پساساختارگرایی فمنیستی داستانهای جومپا لاهیری» از نشر لَمبرت آلمان و مجموعه داستان «اینک تهمینه». و از ترجمه‌های اوست: رمان «قلمرو طلا» و مجموعه داستان «یک‌روز از زندگی زنی که لبخند می‌زد» نوشته مارگارت درابل و «ادبیات جهان را چگونه بخوانیم» نوشته دیوید دمراش که در جشنواره کتاب سال ایران از آن تقدیر شد. و قسمت کوتاهی از این رمان کوتاه: «آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دختر‌ها کجا را دیده‌اید؟ مگر بیرون می‌آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟» رودخانه را نگاه می‌کنم، پسر‌عمه‌نامدار را نگاه می‌کنم، خنده‌ام می‌گیرد. سرِ خودش را می‌آورد بیخ گوش من، شاید می‌خواهد راننده نشنود، آرام می‌گوید: «می‌خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود.» نفسش می‌خورد پشت گردن من. خودم را عقب می‌کشم. جا می‌خورد. بعد امر می‌کند: «برو سمت خودت بشین!» روزنامه باز می‌کند، می‌رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ‌وقت نمی‌گوید گوشه‌ی روزنامه چیزی برایش بنویسم.
