صفحه اصلی / کادوس تماشا / تاملی انتقادی در باب متافیزیک‌ زبان شعر، امیر کمالی در خانه فرهنگ گیلان + فیلم
شرکت فیلم سازی سیکا فیلم
تاملی انتقادی در باب متافیزیک‌ زبان شعر، امیر کمالی در خانه فرهنگ گیلان + فیلم - حامد اریب - محمود اریب - hamed arib - mahmood arib

تاملی انتقادی در باب متافیزیک‌ زبان شعر، امیر کمالی در خانه فرهنگ گیلان + فیلم

نشست «تأملی انتقادی در باب متافیزیک زبان شعر» با سخنرانی امیر کمالی، منتقد و پژوهشگر، یکشنبه ۱۸ تیر ساعت پنج و نیم عصر، با حضور جمعی از علاقه‌مندان و هنرمندان در خانه‌ی فرهنگ گیلان برگزار شد.

ستار جانعلی‌پور در ابتدای جلسه کتاب‌های کمالی را معرفی کرد و سپس از این منتقد دعوت کرد تا سخنان خود را آغاز کند. نویسنده‌ی کتاب «از مصائب معنا» بیان داشت وقتی از متافیزیک زبان ادبی حرف می‌زنیم، پیشاپیش به نوعی فیزیک زبان شعر هم قائل هستیم. چیزی که رانسیر گوشت کلمات می‌نامد. «بنابراین هنگام مواجه شدن با متافیزیک زبان شعر، با اصطلاحی پرطمطراق که شاید نیازمند مشخص شدن سه مفهوم پیچیده‌ی علوم انسانی است، روبه‌رو هستیم.» او سپس بیان داشت که ایده‌ی متافیزیک با افلاطون شروع شد، اینکه یک حقیقت ذاتی متقدم بر چیزها وجود دارد. «در طول این هزاران سال هرگاه خواستیم به شعر بیندیشیم، ناگزیر بودیم برگردیم به سنگرهای شعر یعنی کلمات؛ برگردیم به نقطه‌ی عزیمت آن و رابطه‌اش با نقطه‌ی عزیمت: زبان. بنابراین هرگونه اندیشیدن به امر متافیزیکی در باب زبان شعر ناگزیر خواهد بود به نوعی بازگشت به فهم واقعیت و زبان.»

سپس این پژوهشگر در ادامه بیان داشت که شاعران همیشه برای سرودن شعر مشوق‌های خود را داشته‌اند و علاوه بر بهانه‌های گوناگون‌شان، نوعی اقلیم سلطنتی هم برای خود قائل بوده‌اند. «در اواخر قرن نوزدهم فرانسه هم این القاب برای شاعرانی چون لامارتین و پل ولرن قابل مشاهده است و فقط مختص ایران نبوده است. بنابراین این الگوسازی‌های سلطنتی، باعث شد اولین قدم برای الهیاتی کردن شعر برداشته شود.»  

کمالی سپس ادامه داد که شاعران همیشه یک امر الهیاتی دیگر را در کنار کتاب مقدس و در کنار سلطنت، با آن‌ها مشترک بودند و آن ماده‌ی خامی بود که استفاده می‌کردند: کلمه. «شاعران خلق می‌کنند و می‌آفرینند. می‌خواهم این را ترجیع‌بند جلسه‌ی خودمان بدانم. رانسیر درباره‌‌ی سارتر می‌نویسد که او تفاوت نثر و شعر را بر مبنای کلمه در یک چیز می‌دید: نثر آن فرمی از نوشتار است که کلمات در آن شفاف هستند و معنا از آن‌ها عبور می‌کند و کلمات نقش نوعی رسانه را بازی می‌کنند. آگاهی شما را  کلمه در خودش حبس نمی‌کند و شما را به ورای خودش می‌برد و اجازه می‌دهد در کنار دیگر کلمات، شما زبان را بفهمید. در شعر اما برخلاف نثر است. با کلماتی سروکار دارید که کدر هستند و چیزی از آن‌ها عبور نمی‌کند و قائم به خود هستند و کلمه گویی از نوعی آفرینش بهره می‌برد که در نثر فاقد آن است. مثلاً فرض کنید که درخت ناگهان در شعر بال در بیاورد.» سپس این منتقد بیان داشت نثر که ماده‌ی خامش زلال و شفاف است و شعر که ماده‌ی خامش کدر است، یک میانه هم وجود دارد: آن تراژدی است که سارتر هم به آن اشاره نمی‌کند. کلمات در آن، همزمان تار و شفاف هستند.  

سپس کمالی با اشاره به رانسیر بیان داشت که این دوگانه‌سازی شعر و نثر است بر مبنای کلمه با درک یک ویژگی: سیالیت و شفافیت و از خود عبور دادن در نثر و کدر بودن و تاریک بودن در شعر. رانسیر می‌گوید تا جایی این تفکیک جواب می‌دهد و فلوبر در داستان و مالارمه در شعر این معادله را بر هم می‌زنند. به‌عنوان مثال فلوبر در مادام بواری فقط چند خط را به مرگ همسرش اختصاص می‌دهد اما چند صفحه جلوتر، جزئیات پیچیده‌ای را از طرح کلاه مادام بواری ارائه می‌دهد و همین موضوع باعث می‌شود تفکیک سارتری دیگر جایی نداشته باشد. «شاعران خلق می‌کنند. خلق کردن در ادیان ابراهیمی، دو الگو دارد که این دو در یهودیت و اسلام دو حد غایی پیدا می‌کند و مسیحیت هم نقش میان‌دار را دارد. الگوی یهودیت بسیار جالب است. خداوند ابتدا یک منبع انرژی بی‌حدوحصر است. منبع انرژی بی‌حدوحصری که میل به سمت چیزی نمی‌کند. زمانی که این انرژی بخواهد خلق کند، باید پیش از هر چیز میل خلق و قصد انجام آن را داشته باشد. قصد انجام کاری را داشتن، نقطه‌ی آفرینش یهود است. یک الگوی بسیار مهم دیگری از همین خلق در تفکر یونانی هم وجود دارد.» 

سپس او بیان داشت که وجه خلق شعر بر اساس کلمات است، کلماتی که توسط شاعران خلق و آفریده می‌شود. بنابراین با نوعی پدید آمدن از پوشیدگی به ظهور مواجه هستیم. «در تفکر یونانی چیزی به نام خلقت از عدم نداریم. یعنی اشیا و کائنات قدیم هستند و از کتم عدم ساخته نشدند. آنها از یک فرایندی از پوشیدگی به ظهور منتقل شدند.یونانیان نام این فرایند را پوئسیس گذاشتند. یعنی خلق و ساختن: سیر از مخفی بودن به ظهور. مثلاً فرض کنید از یونانیان بپرسید این زردی درخت از کجا می‌آید؛ آن‌ها جواب می‌دهند که زردی درونی فیزیک درخت است و فقط یک سیر زمانی لازم است تا این زردی از پنهان‌بودگی به آشکار شدن برسد.

درون آن شکوفه پرتقال و نارنج وجود دارد و زمانی می‌طلبد تا در نظر شما آشکار شود و چیزی از عدم به وجود نمی‌آید و دست من و شما در آن دخیل نیست.» سپس این منتقد به نوع دیگر پوئسیس اشاره کرد و بیان داشت. «نوع دیگری از پوئسیس وجود دارد که به دست من و شما رقم می‌خورد. ما چیزی را از مستورگی به آشکار بودن می‌کشانیم. اسم این را یونانیان تخنه گذاشتند. نوعی فرایند ظهور و ظاهر شدن چیزی است. یونانیان عملکرد تخنه را در هنر و مهمتر از همه، در شعر می‌دیدند.» 

سپس این منتقد با اشاره به مقاله‌ی والتر بنیامین به نام «در باب زبان و زبان بشری» بیان داشت که قسمت نخست مقاله اینگونه شروع می‌شود: «وجود زبانی در شعر همان وجود معنوی اشیا و چیزها و اموری است که در شعر قرار دارند. بنابراین یک وجود زبانی در شعر داریم که وجود معنوی آن هم است. آنچه در شعر ساخته می‌شود یک شکل موازی با خلقت است.» 

این منتقد در ادامه به راه‌های دیگری به غیر از بنیامین هم اشاره کرد و بیان داشت که ویتگنشتاین هم می‌گوید از طریق اندیشیدن به گفتارها و کلمات است که به امر نااندیشیده پی می‌بریم.

درباره حامد اریب

این مطالب را نیز ببینید!

نشست منتقدان از یاد رفته؛ نقد آرشیو نقد ادبی ایران در خانه فرهنگ گیلان

نشست منتقدان از یاد رفته؛ نقد آرشیو نقد ادبی ایران در خانه فرهنگ گیلان

ر چهره‌های مطرح هنر و ادبیات گیلان و با سخنرانی دکتر علیرضا نیکویی، محقق و استاد دانشگاه و شعرخوانی علی‌رضا پنجه‌ای، شاعر، روزنامه‌نگار و منتقد ادبی برگزار شد.

مرگ خاموش رشت؛ اینجا همه‌چیز بر زباله استوار است | ویدیو

مرگ خاموش رشت؛ اینجا همه‌چیز بر زباله استوار است | ویدیو

تجمع مردم سراوان گیلان در ورودی محل دپوی زباله‌های رشت که از ۳۷-۳۸ سال پیش روی هم تلنبار شده، در یک دهه گذشته بارها تکرار شده است. تجمعی که معمولا با وعده وعیدهایی که مسئولان می‌دهند، به پایان رسیده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شرکت فیلم سازی سیکا فیلم